بعضی آدم ها
خیلی آروم گیر می كنند به یه گوشه ی زندگیت!
به یه گوشه ی كوچیكش!
بعد همین جور آروم و بی صدا نشست می كنند در روحت!
در تمام زندگیت!
یهو چشم باز می كنی و می بینی روزهات چه همه آغشته ی اون آدمه ست ...
بی اینكه حتی فكرش رو هم كرده باشی!!
اصلا شده جزئی از زندگیت ...
جزئی از همیشگی هاش ...
جزئی از اغلب هاش ...
جزئی از باید هاش حتی ...
و من چقدر دوست دارم این آغشتگی ملایم رو ...
نظرات شما عزیزان:
کلبه ی کاغذی
ساعت10:38---1 آذر 1390
جالب بودپاسخ: سلام نگار جون هرچی برات پیام میذارم نمیشه مرسی که سر زدی گلم بازم بیا عزیزم
|